ارتباط 3پلی مورفیسم ( 137g/c,-607c/a,-133c/g-) ژن اینترلوکین 18 در بیمارانی با رینیت آلرژیک در استان چهارمحال و بختیاری

پایان نامه
چکیده

رینیت آلرژیک، یک بیماری التهابی مخاط بینی است که بدنبال مواجه شدن با یک آلرژن، طی یک واکنش وابسته به ige ایجاد می-شودil-18 . عضوی از خانواده ی il-1 می باشد. il-18 در اصل به عنوان فاکتور القاء کننده ی ifn-? شناخته شده ولی در تعادل واکنش های ایمنی مربوط به th1/th2 موثر است. ژن il-18 دارای دو پروموتر است. پروموتر1 و پروموتر 2. سه پلی مورفیسم در محل پروموتر 1، دو پلی مورفیسم در ناحیه اگزون 1 ، و سه پلی مورفیسم در ناحیه پروموتر2 وجود دارد. این مطالعه با هدف بررسی چگونگی ارتباط سه پلی مورفیسم مختلف (-133c/g , -607c/a , -137g/c) در ناحیه ی پروموتر ژن il-18 با بیماری رینیت آلرژیک انجام شد. dna ژنومی نمونه های خون 293 بیمار مبتلا به رنیت آلرژیک و 218 فرد سالم به روش استاندارد فنل_ کلروفرم استخراج گردید. بررسی پلی مورفیسم های ژن il-18 به روش rcr –rflp انجام شد. سطحige کل موجود در سرم با روش الایزا اندازه گیری گردید و آنالیز آماری با کمک نرم افزار spssنسخه 16 انجام شد. توزیع ژنوتیپی مربوط به دو پلی مورفیسم -133c/g , -607c/a)) از ژن il-18 بین نمونه های بیمار و کنترل تفاوت معناداری نشان داد) 01/0 و 0001/0 p =به ترتیب (. سطح سرمیige کل نمونه های بیمارانی با رینیت آلرژیک در مقاسیه با نمونه های سالم افزایش قابل توجهی را نشان داد ( 05/0 (p<این مطاللعه پیشنهاد می کند که پلی مورفیسم های(c/a 607-، g/c 133-) از ژن il-18 ممکن است به عنوان یک ریسک فاکتور در بیماری زایی رینیت آلرژیک در جمعیت ایران نقش داشته باشند.

منابع مشابه

بررسی ارتباط پلی مورفیسم ( a/c ۶۰۷ -) پروموتر ژن اینترلوکین ۱۸ با بیماری رینیت آلرژیک در استان چهارمحال و بختیاری

زمینه و هدف: آلرژی به عنوان یکی از بیماری‎های چند عاملی در نظر گرفته شده که سن شروع و شدت آن وابسته به عوامل ژنتیکی و عوامل محیطی است. بنابراین شناسایی فاکتورهای ژنتیکی موثر در ایجاد رینیت آلرژیک و فونوتیپ‎های وابسته به آن، نقش مهمی در فهم زمینه ژنتیکی این بیماری ایفا می‎کند. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط پلی مورفیسم 607- در بالادست ژن اینترلوکین 18 بر روی کروموزوم 22q11، با بیماری رینیت آلرژی...

متن کامل

معرفی ژنوتیپی از ﭘﺮوﻣﻮﺗﺮ ژن اﯾﻨﺘﺮﻟﻮﮐﯿﻦ 18 به عنوان عامل خطر برای بیماری رینیت آلرژیک در استان چهار محال و بختیاری

زمینه و هدف: اینترلوکین 18 عضوی از خانواده ی اینترلوکین یک می باشد که در اصل به عنوان فاکتور القا کننده ی اینترفرون گاما شناخته شده؛ ولی در تعادل واکنش های ایمنی مربوط به سلول های کمکی 1 و 2 (Th1/Th2) نیز موثر است. همچنین اینترلوکین 18 با افزایش بیان ایمنوگلوبین E سبب افزایش بروز بیماری رینیت آلرژیک می گردد. این مطالعه با هدف بررسی چگونگی ارتباط پلی مورفیسم ژن اینترلوکین 18 (G/C 133-) با بیماری...

متن کامل

ارتباط پلی‌مورفیسم 137G/C ژن اینترلوکین 18 با خطر ابتلا به بیماری رینیت آلرژیک

زمینه و هدف : ژن اینترلوکین 18 (IL-18) که بر روی کروموزوم 11 قرار دارد؛ به عنوان یکی از عوامل خطر بیماری‌های آلرژیک شناخته شده است. این ژن عضو خانواده اینترلوکین 1 بوده که به عنوان یک عامل القاکننده ترشح اینترفورن گاما (IFN-γ) نیز شناخته می‌شود. همچنین IL-18 به وسیله تولید IgE توسط القای سنتز IL-4 و IL-13 در ماست‌سل‌ها، بازوفیل‌ها و ائوزینوفیل‌ها سبب بروز واکنش‌های وابسته به سلول‌های T کمکی نوع...

متن کامل

بررسی ارتباط بین پلی مورفیسم-607A/C ژن اینترلوکین 18 با میزان ایمونوگلوبین E سرم به‌عنوان یک عامل خطر برای بیماری رینیت آلرژیک

زمینه و هدف: بیماری رینیت آلرژیک به عنوان یک بیماری سیستم تنفسی مطرح می باشد که سبب بروز یک پاسخ مزمن التهابی در لوله های تنفسی می گردد، این پاسخ با وساطت ایمونوگلوبین E در ناحیه‌ی موکوسی لوله‌های هوایی صورت‌می پذیرد. ازطرفی، اینترلوکین 18 به‌عنوان یک عامل القاکننده‌ی بیان ایمونوگلوبین E شناخته‌می‌شود که همچون یک فاکتور موثر در افزایش بروز این بیماری عمل‌می‌نماید. بنابراین، هدف این تحقیق، بررسی...

متن کامل

ارتباط پلی مورفیسم ۱۳۷g/c ژن اینترلوکین ۱۸ با خطر ابتلا به بیماری رینیت آلرژیک

زمینه و هدف : ژن اینترلوکین 18 (il-18) که بر روی کروموزوم 11 قرار دارد؛ به عنوان یکی از عوامل خطر بیماری های آلرژیک شناخته شده است. این ژن عضو خانواده اینترلوکین 1 بوده که به عنوان یک عامل القاکننده ترشح اینترفورن گاما (ifn-γ) نیز شناخته می شود. همچنین il-18 به وسیله تولید ige توسط القای سنتز il-4 و il-13 در ماست سل ها، بازوفیل ها و ائوزینوفیل ها سبب بروز واکنش های وابسته به سلول های t کمکی نوع...

متن کامل

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


نوع سند: پایان نامه

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم

کلمات کلیدی

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023